از عاشقانه های صحیفه سجادیه
ارسال شده توسط م.رضوی در 93/9/8
فارحَمنی –اللهم- فَإنّی امرؤٌ حقیرٌ، و خَطَری یسیرٌ، و لیس عذابی ممّا یزیدُ فی مُلکِکَ مثقال ذرّةٍ،
ولَو أنَّ عذابی ممّا یزیدُ فی مُلکِکَ لَسَئلتُک الصّبرَ علیه، و اَحبَبتُ اَن یکونَ ذلک لک،
ولکن سلطانک –اللهم- اعظمُ، و مُلکُک اَدوَمُ مِن اَن تَزیدَ فیه طاعةُ المطیعین، اَو تنقُصَ منه معصیةُ المذنبین.
خدایا بر من رحم کن زیرا که فردى کوچکم، و قدر و منزلتم ناچیز است، و عذابم چیزى نیست که به مقدار ذرّه اى در پادشاهیت بیفزاید،
و اگر عذابم در پادشاهى تو می افزود هرآینه صبر بر آن را از تو درخواست می کردم، و دوست می داشتم که آن فزونى تو را باشد،
اما اى خدا، سلطنت تو بزرگتر و پادشاهیت بادوامتر از آن است که طاعت مطیعان در آن بیفزاید، یا عصیان گنهکاران از آن بکاهد.
دعای 50 صحیفه سجادیه
کلمات کلیدی : صحیفه سجادیه
نظر